برای تو

کسي را که خيلي دوست داري زود از دست مي دهي پيش از آنکه
 
خوب  نگاهش کني. پيش از آنکه تمام حرفهايت را به او بگويي ، پيش از
 
آنکه همه لبخندهايت را به او نشان بدهي مثل پروانه اي زيبا بال ميگيرد
 
و دور مي شود ، فکر مي کردي ميتواني تا آخرين روزي که زمين به
 
دور خود مي چرخد و خورشيد از پشت کو ه ها سرک مي کشد در
 
کنارش باشي .

هميشه اين گونه بوده است :

کسي که از ديدنش سير نشده اي زود از دنياي تو ميرود ، وقتي به
 
خودت مي آيي که حتي ردي از او در خيابان نيست فکر مي کردي
 
ميتواني با او به همه باغها سر بزني ، هنوز روزهاي زيادي بايد با
 
او به تماشاي موجها مي رفتي ، هنوز ساعتهاي صميمانه اي بايد
 
با او اشک مي ريختي...

هميشه اين گونه بوده است :

وقتي از هر روزي بيشتر به او نياز داري ، وقتي هنوز پيراهن
 
 خوشبختي را کاملا بر تن نکرده اي ، وقتي هنوز ترانه هاي
 
عاشقي را تا آخر با او نخوانده اي نا با ورانه او را در کنارت
 
نمي بيني ، فکر مي کردي دست در دست او خنده کنان به
 
 آن سوي نرده هاي آسمان خواهي رفت تا دامنت را از بوسه
 
و نور پرکند .

هميشه اين گونه بوده است :

او که ميرود ، او که براي هميشه مي رود آنقدر تنها مي شوي
 
که نام روزها را فراموش ميکني ، از عقربه هاي ساعت ميگريزي
 
 و هيچ فرشته اي به خوابت نمي آيد

راستي اگر هنوز او نرفته ؛ اگر هنوز باد همه شمعهايت را
 
خاموش نکرده ؛
 
اگر هنوز مي تواني برايش يک گل بفرستي و غزلي از حافظ
 
بخواني پس قدر تک تک نفسهايش را بدان ...
 
 
تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد
 
 
در ميان من وتو فاصله هاست... گاه مي انديشم...
 
مي تواني تو به لبخندي...اين فاصله را برداري !
 
تو توانايي بخشش داري...دستهاي تو توانايي آن را دارد...
 
که مرا زندگاني بخشد...
 
 
شور عشق و مستي...
 
وتو چون مصرع شعري زيبا...سطر برجسته اي از زندگي من هستي...
 
دفتر عمر مرا...با وجود تو شکوهي ديگر...رونقي ديگر هست...مي تواني تو
 
 
به من ... زندگاني بخشي...يا بگيري از من آنچه را مي بخشي...
 
بي تو من چيستم ؟
 
ابر اندوه...بي تو سرگردان تر از پژواکم
 
در کوه...گردبادم در دشت...برگ پاييزم
 
در پنجه باد...بي تو سرگردان تر از
 
نسيم سحرم..
 
بي تو ..اشکم...دردم...آهم...
 
آشيان برده ز ياد...
 
بي تو خاکستر سردم...خاموش...
 
نتپد ديگر در سينه من دل با شوق...
 
نه مرا بر لب...بانگ شادي...
 
بي تو وحشت هر زمان مي دردم....
 
بي تواحساس من از زندگي
 
بي بنياد...کاستن...کاهيدن...کاهش جانم...
 
کم کم چه کسي خواهد ديد ...مردنم را بي تو... بي تو مردم...مردم...
 
چه کسي باور کرد...جنگل جان مرا...آتش عشق تو خاکستر کرد ؟



تقديم به عزيزترينم....


هميشه دوستت خواهم داشت.....
 
 
 
 
فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز
 
 




گزارش تخلف
بعدی